English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on shore U بر کنار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
deposit U کنار گذاشتن
deposits U کنار گذاشتن
shelf U کنار گذاشتن
negative U با بیان علامت منفی کنار عدد
negatives U با بیان علامت منفی کنار عدد
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
seafront U اسکله کنار دریا
seafronts U اسکله کنار دریا
scull U پاروی کنار قایق
sculled U پاروی کنار قایق
sculls U پاروی کنار قایق
list U کنار
collection U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collections U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
reserve U کنار گذاشتن
reserves U کنار گذاشتن
reserving U کنار گذاشتن
bundle U تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundles U تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundling U تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
off U از کنار
off U از روی از کنار
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
double park U نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park U نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parked U نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parking U نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parks U نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
lotus U کنار
lotus U درخت کنار
lotuses U کنار
lotuses U درخت کنار
next U جنب کنار
dualism U وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
sweep U بردن توپ از کنار خط به کمک سدکنندگان راه باز کن
ditch U ابرو کنار راه کنده
ditched U ابرو کنار راه کنده
ditches U ابرو کنار راه کنده
chop U کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
chopped U کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
border U کنار
bordered U کنار
bordering U کنار
limbo U کنار دوزخ
away U کنار
limit U کنار
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
gulleys U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gullies U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
ribbon U تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
ribbons U تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
landslide U ریزش خاک کوه کنار جاده
landslides U ریزش خاک کوه کنار جاده
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
mosaic U قراردادن چند عکس در کنار هم یادر یک نوار
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
seaside U دریا کنار
seastrand U دریا کنار
ex U کنار
ex- U کنار
edge U : کنار
edges U : کنار
riverside U کنار رور
besides U کنار
overrule U کنار گذاشتن
overruled U کنار گذاشتن
overrules U کنار گذاشتن
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
apart U کنار
shunt U تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunted U تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunts U تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
withdrawal U کنار کشیدن
withdrawals U کنار کشیدن
marshal U داوران کنار مسیر
marshaled U داوران کنار مسیر
marshaling U داوران کنار مسیر
marshalled U داوران کنار مسیر
marshals U داوران کنار مسیر
lotos eater U کنار خوار
lotus eater U کنار خوار
lotus-eater U کنار خوار
lotus-eaters U کنار خوار
waterside U کنار دریا
shore کنار دریا
shores U کنار دریا
inshore U نزدیک دریا کنار
alongside U پهلوی اسکله در کنار در طول
by U نزدیک کنار
margin U کنار
margins U کنار
side U سمت کنار
sides U سمت کنار
sheer U کنار رفتن
add U قرار دادن اشکال کنار هم
Other Matches
lote U کنار
lotos U کنار
marginate U کنار
waterfronts U اب کنار
waterfront U اب کنار
brink U کنار
rim U کنار
verge U کنار
verges U کنار
lip U کنار
abutment U کنار
rims U کنار
border line U خط کنار
bourne U کنار
along side U تا کنار
rand U کنار
bank U کنار
along side U در کنار
brims U کنار
brimming U کنار
brimmed U کنار
brim U کنار
marge U کنار
banks U کنار
side aisle U کنار
recesses U کنار
recess U کنار
coping U کنار امدن
receding U کنار کشیدن
recedes U کنار کشیدن
bypassed U کنار گذار
bypasses U کنار گذار
bypassing U کنار گذار
receded U کنار کشیدن
recede U کنار کشیدن
sidelining U خط کنار زمین
bedside U کنار بستر
coasts U کنار دریا
strands U کنار دریا
coast U کنار دریا
strands U کنار رود
sideline U خط کنار زمین
strand U کنار رود
sidelined U خط کنار زمین
sidelines U خط کنار زمین
strand U کنار دریا
bypass U کنار گذار
foreshore U کنار دریا
to put by U کنار گذاشتن
to put a way U کنار گذاشتن
to leave off U کنار گذاشتن
to lay aside U کنار گذاشتن
step aside U کنار رفتن
side step U کنار رفتن
side foot U ضربه با کنار پا
shipside U کنار کشتی
touchline U خط کنار زمین
gravesides U در کنار آرامگاه
Joking apart. <idiom> U شوخی به کنار.
Joking aside. <idiom> U شوخی به کنار.
by the window U کنار پنجره
Stand asid . step aside . U کنار بایست
shipboard U کنار کشتی
seacoast U دریا کنار
by the side of the road U در کنار جاده
bow out U کنار کشیدن
lotos U درخت کنار
graveside U در کنار آرامگاه
roadsides U کنار جاده
roadside U کنار جاده
wayside U کنار جاده
foreshores U کنار دریا
floret of ray U گلچه کنار
lay away U کنار گذاشتن
riparian U رود کنار
put in U کنار امدن با
put away U کنار گذاردن
to set by U کنار گذاشتن
put aside U کنار گذاشتن
pull away U کنار گرفتن
pt down U کنار گذاردن
lote U درخت کنار
earmark U کنار گذاشتن
earmarks U کنار گذاشتن
roadhouses U میخانهی کنار راه
towpath U جادهی کنار آب راه
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
towpaths U جادهی کنار آب راه
colocate U کنار هم قرار گرفتن
crash barrier U حصار کنار جاده
roadhouse U میخانهی کنار راه
ex ship U تحویل در کنار کشتی
ratch U کنار یا لبه کشتی
long shore U وابسته بدریا کنار
road side U کنار جاده یا خیابان
jooshim U داور کنار تکواندو
down the line U ضربه از کنار زمین
franco alongside ship U تحویل کنار کشتی
safety fence U جانپناه کنار راه
sea dike U دیوار کنار اب دریا
the ins and outs U گوشه و کنار جرئیات
ex warehouse U تحویل در کنار انبار
waterside workmen U کارگران کنار دریا
holiday at the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
holiday by the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
road ditch U راه آب [کنار جاده]
to put something into cold storage <idiom> U چیزی را به کنار گذاشتن
to put something on the shelf <idiom> U چیزی را به کنار گذاشتن
holiday at the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
to stand at [by] the window U کنار پنجره ایستادن
There is no need dor ceremony between us. U تعارف رابگذار کنار
Try to be serious for a change . U شوخی رابگذار کنار
She sat beside ( next to ) her mother . U کنار مادرش نشست
holiday by the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
to set aside [temporarily] U [موقتا] کنار گذاشتن
barrier inspection U بازدید کنار جاده
cross-gable U [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
street gutter U نهر کنار خیابان و راه
dogs U مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
How can you know the value of water -you who live . <proverb> U تو قدر آب چه دانى که در کنار فراتى .
sidehill U واقع در کنار تپه دامنه
dogging U مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dog U مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
lay-bys U کنار گذاردن متروک کردن
andiron U سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
put by U قطع کردن کنار گذاردن
dugouts U پناهگاه کنار زمین بازیگران
imprinted U نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
corner U گوشه و کنار فرش و یا یک شکل
imprints U نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
win by retirement U پیروزی با کنار رفتن حریف
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
wing threequarter U هریک از دو مدافع کنار زمین
lay by U کنار گذاردن متروک کردن
lay-by U کنار گذاردن متروک کردن
to skirt a camp U از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
pretermit U از قلم انداختن کنار گذاشتن
hole high U توقف گوی در کنار سوراخ
ice-foot U [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
block storing U کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
it was skirted by trees U درخت هایی در کنار ان بود
haugh U زمین رسوبی کنار رودخانه
road ditch U آبرو [جوی] کنار راه
brushwood hurdle U سرشاخه بافته شده کنار هم
lesene U [قاب کنار ستون نما]
dugout U پناهگاه کنار زمین بازیگران
imprint U نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
polder U اراضی پست کنار دریا
gavel U [سه گوشی کنار شیروانی] [معماری]
adding U قرار دادن اشکال کنار هم
adds U قرار دادن اشکال کنار هم
pole horse U اسب کنار مال بند
power slide U لغزش به کنار در پیچ مسیر
gable U سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
step down <idiom> U شغل مهم خود را کنار گذاشتن
gable U سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
Several engineeres were removed from office. U چندین مهندس از کار بر کنار شدند
indentations U کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
Dont stand on ceremony. U تشریفات را بگذار کنار ( راحت باش )
indentation U کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
Paregmenon U [کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
By the green grass . U کنار چمن های سبز وخرم
His instructions were set aside . U دستوراتش را کنار گذاشتیم ( عمل نکردیم )
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer . U امسال تابستان می رویم کنار دریا
I gave him a piece of my mind . I told him off. I gave him a good dressing down . U اورا شستم وگذاشتم کنار ( پر خاش )
gables U سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
hand off U کنار زدن حریف بوسیله توپدار
gables U سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
fly gallery U قسمت برامده کنار صحنه تاتر
water terminal U ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
brush revetment U سرشاخههای چیده شده کنارهم در کنار دیوار
My desk is by the window. U میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
assembly U قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
Please put these clocolates aside for me . U لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
pull over U اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
fas U ship alongside free تحویل در کنار کشتی
to put somebody in a backwater U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
laceria U [نقش های منظم در کنار یکدیگر] [معماری اسلامی]
to shunt somebody aside U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
Could we have a table by the window? U آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
baseball pass U پاس با یک دست از کنار گوش در بسکتبال نوعی پرتاب توپ
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
denistall U کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
Better go around than fall into the dithc.. <proverb> U از کنار برو تا در چاله نیفتى .((ایتیاط در هر شرطى اصلی است))..
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com